در رسای شهید امر به معروف و نهی از منکر
در رسای شهید علی خلیلی، شهید راه امر به معروف و نهی از منکر:
مثل یک مرد پَر کشیدی تا...
آسمان را به بَر کشیدی تا...
تا که باران به شهر برگردد
باز هم چشم تر کشیدی تا...
روزها رنگ شب به خود دارند
روز را تا سحر کشیدی تا...
سینه‌ات داغدار فردا بود
«آه» را بیشتر کشیدی تا...
در همان کوچه‌های بی‌غیرت
سینه‌ات را سپر کشیدی تا...
حرف امروز نیست جان دادن
روی دیوار در کشیدی تا...
ارث مادر رسیده است به تو
مثل یک مرد پَر کشیدی تا...
شعر از: حامد حجتی
آسمان را به بَر کشیدی تا...
تا که باران به شهر برگردد
باز هم چشم تر کشیدی تا...
روزها رنگ شب به خود دارند
روز را تا سحر کشیدی تا...
سینه‌ات داغدار فردا بود
«آه» را بیشتر کشیدی تا...
در همان کوچه‌های بی‌غیرت
سینه‌ات را سپر کشیدی تا...
حرف امروز نیست جان دادن
روی دیوار در کشیدی تا...
ارث مادر رسیده است به تو
مثل یک مرد پَر کشیدی تا...
شعر از: حامد حجتی
/92.html
طبقه بندی: <-EntryCategory->،
برچسب ها:، علی خلیلی,شهید امر به معروف و نهی از منکر,شهید علی خلیلی,طلبه علی خلیلی,شهید امر به معروف و نهی از منکر علی خلیلی
دنبالک ها:،
[ سه شنبه 5 فروردین 1393 ]
نظرات (0)